زناشویی

تاثیر شگفت‌انگیز زمان: چگونه طول مدت رابطه، وابستگی احساسی را شکل می‌دهد؟

وابستگی احساسی، آن نخ نامرئی و قدرتمندی است که قلب‌های ما را به یکدیگر پیوند می‌دهد. اما آیا می‌دانستید که این پیوند، با گذشت زمان، دستخوش تغییرات شگرفی می‌شود؟ در این مقاله، به بررسی 17 نکته کلیدی در مورد تاثیر طول مدت رابطه بر میزان وابستگی احساسی خواهیم پرداخت. رابطه‌ها، مانند نهال‌های نوپا، در ابتدا نیازمند مراقبت و توجه ویژه‌ای هستند تا ریشه بدوانند. در این دوران اولیه، وابستگی اغلب بر پایه جذابیت‌های ظاهری، هیجان‌های نوظهور و آرزوهای مشترک شکل می‌گیرد.

ازدواج -مهارت رابطه زناشویی-عشق - روابط عاطفی

  • 1. مرحله شیفتگی (Infatuation):

    در ماه‌های اول، سیل هورمون‌ها و احساسات شدید، دید واقع‌بینانه را مخدوش می‌کند و وابستگی شدید به حضور و تایید طرف مقابل ایجاد می‌شود.
  • 2. کاهش هیجان اولیه:

    به تدریج، شدت هیجان اولیه فروکش می‌کند و واقعیت‌های زندگی روزمره خود را نشان می‌دهند. این تغییر می‌تواند باعث ایجاد اضطراب و عدم اطمینان در مورد رابطه شود.
  • 3. شکل‌گیری الگوهای ارتباطی:

    نحوه برقراری ارتباط در این دوره، الگوهای آینده رابطه را تعیین می‌کند. ارتباط سالم و باز، پایه‌های وابستگی عمیق‌تر را بنا می‌نهد.
  • 4. شناخت بیشتر:

    با گذشت زمان، شناخت عمیق‌تری از ویژگی‌ها، نقاط قوت و ضعف یکدیگر حاصل می‌شود. این شناخت، به نوبه خود، بر میزان و نوع وابستگی تاثیر می‌گذارد.
  • 5. شکل‌گیری خاطرات مشترک:

    تجربیات و خاطرات مشترک، چسبی قدرتمند برای حفظ رابطه و افزایش وابستگی احساسی هستند.

با طولانی‌تر شدن رابطه، وابستگی از سطح سطحی فراتر رفته و به لایه‌های عمیق‌تری از اعتماد، صمیمیت و درک متقابل دست می‌یابد. این نوع وابستگی، ریشه در شناخت عمیق و پذیرش کامل یکدیگر دارد. اما این بدان معنا نیست که هرچه رابطه طولانی‌تر شود، وابستگی لزوماً بیشتر و سالم‌تر خواهد بود. گاهی اوقات، وابستگی ناسالم و وابسته به ترس از تنهایی، در روابط طولانی‌مدت ریشه می‌دواند.

  • 6. ایجاد امنیت و ثبات:

    رابطه طولانی‌مدت، حس امنیت و ثبات را برای طرفین به ارمغان می‌آورد و وابستگی عمیق‌تری به این احساس ایجاد می‌شود.
  • 7. افزایش صمیمیت:

    با گذر زمان، صمیمیت فیزیکی و عاطفی افزایش می‌یابد و وابستگی به این صمیمیت برای حفظ رابطه حیاتی می‌شود.
  • 8. وابستگی متقابل:

    در یک رابطه سالم، وابستگی به معنای نیاز به حمایت عاطفی، فیزیکی و معنوی از یکدیگر است.
  • 9. ترس از دست دادن:

    هر چه رابطه طولانی‌تر شود، ترس از دست دادن طرف مقابل نیز بیشتر می‌شود و این ترس می‌تواند منجر به وابستگی ناسالم شود.
  • 10. کاهش تلاش برای جلب توجه:

    گاهی اوقات، با طولانی شدن رابطه، تلاش برای جلب توجه و حفظ جذابیت برای طرف مقابل کاهش می‌یابد که می‌تواند به سردی رابطه و کاهش وابستگی منجر شود.

تعادل کلید حفظ یک رابطه سالم و ایجاد وابستگی مناسب است. وابستگی سالم، به معنای اتکا به یکدیگر بدون از دست دادن فردیت و استقلال است.

  • 11. اهمیت حفظ استقلال:

    داشتن علایق و فعالیت‌های جداگانه، به حفظ فردیت و جلوگیری از وابستگی بیش از حد کمک می‌کند.
  • 12. حل تعارضات به روش سالم:

    نحوه برخورد با اختلافات و حل تعارضات، نقش مهمی در حفظ رابطه و تقویت وابستگی مثبت دارد.
  • 13. قدردانی از یکدیگر:

    ابراز قدردانی و قدرشناسی از ویژگی‌ها و کارهای طرف مقابل، باعث تقویت احساس ارزشمندی و افزایش وابستگی می‌شود.

مهارت رابطه زناشویی با همسر -شناخت مردان و زنان - عشق محبت

  • 14. حفظ هیجان و تازگی:

    تلاش برای ایجاد تجربه‌های جدید و حفظ هیجان در رابطه، از یکنواختی جلوگیری کرده و به حفظ وابستگی کمک می‌کند.
  • 15. بخشش و گذشت:

    توانایی بخشش اشتباهات یکدیگر، لازمه‌ی حفظ یک رابطه طولانی‌مدت و ایجاد وابستگی پایدار است.
  • 16. سرمایه‌گذاری عاطفی:

    هر چه زمان و انرژی بیشتری را صرف رابطه کنید، وابستگی شما به آن نیز بیشتر خواهد شد.
  • 17. پذیرش تغییرات:

    با گذر زمان، هر دو طرف تغییر می‌کنند. پذیرش این تغییرات و انطباق با آنها، کلید حفظ رابطه و وابستگی سالم است.

مهم‌ترین نکته، صداقت با خود و طرف مقابل، تلاش برای درک یکدیگر و تعهد به رشد مشترک است. با تمرکز بر این اصول، می‌توانید از ثمره یک رابطه طولانی و پربار، با وابستگی احساسی عمیق و سالم، بهره‌مند شوید.

تاثیر طول مدت رابطه بر میزان وابستگی احساسی: 17 نکته کلیدی

وابستگی احساسی چیست و چرا مهم است؟

وابستگی احساسی، پیوند عمیقی است که بین دو نفر در یک رابطه عاطفی شکل می‌گیرد. این پیوند می‌تواند شامل احساساتی مانند عشق، دلبستگی، تعهد، و حمایت باشد. میزان این وابستگی، نحوه رفتار و واکنش افراد در رابطه را تحت تاثیر قرار می‌دهد. درک تاثیر طول مدت رابطه بر این وابستگی برای داشتن یک رابطه سالم و متعادل ضروری است. وابستگی سالم، به افراد احساس امنیت و آرامش می‌دهد، در حالی که وابستگی ناسالم می‌تواند منجر به اضطراب، حسادت، و کنترل‌گری شود. شناخت تفاوت بین این دو نوع وابستگی و آگاهی از عوامل موثر بر آن، به ما کمک می‌کند تا روابط سالم‌تری بسازیم. یکی از مهمترین عوامل موثر بر وابستگی احساسی، طول مدت رابطه است. اما صرف گذشت زمان، تضمین‌کننده یک وابستگی سالم نیست. عوامل دیگری نیز در این میان نقش دارند که در ادامه به آنها می‌پردازیم.

17 نکته در مورد تاثیر طول مدت رابطه بر وابستگی احساسی:

1. افزایش صمیمیت و اعتماد

با گذشت زمان و تجربه مشترک، صمیمیت و اعتماد بین طرفین افزایش می‌یابد. این امر به شکل‌گیری یک وابستگی عمیق‌تر کمک می‌کند. وقتی افراد احساس می‌کنند می‌توانند با شریک زندگی خود صادق باشند و به او اعتماد کنند، تمایل بیشتری به وابستگی نشان می‌دهند. به اشتراک گذاشتن نقاط ضعف و قوت، ترس‌ها و امیدها، صمیمیت را تقویت کرده و وابستگی را افزایش می‌دهد. این اعتماد و صمیمیت، زیربنای یک رابطه پایدار و سالم را تشکیل می‌دهد. طولانی شدن رابطه، فرصت بیشتری برای ایجاد این صمیمیت و اعتماد فراهم می‌کند. البته، ایجاد این اعتماد نیازمند تلاش و صداقت هر دو طرف است. گاهی اوقات، با وجود طولانی شدن رابطه، به دلیل عدم صداقت و اعتماد، وابستگی عمیق شکل نمی‌گیرد.

2. الگوهای رفتاری تثبیت شده

در طول زمان، الگوهای رفتاری خاصی در رابطه شکل می‌گیرد که می‌تواند بر میزان وابستگی تاثیر بگذارد. مثلا اگر زوجین به طور مداوم از یکدیگر حمایت کنند، وابستگی آنها افزایش می‌یابد. این الگوها می‌توانند مثبت یا منفی باشند. الگوهای مثبت مانند همدلی، احترام و قدردانی، وابستگی را تقویت می‌کنند. رابطه زناشویی الگوهای منفی مانند انتقاد، تحقیر و بی‌توجهی، می‌توانند وابستگی را تضعیف کرده و حتی منجر به قطع رابطه شوند. آگاهی از این الگوها و تلاش برای ایجاد الگوهای مثبت، برای حفظ و تقویت وابستگی ضروری است. تغییر الگوهای منفی، نیازمند تلاش و تعهد هر دو طرف است. گاهی اوقات، کمک گرفتن از یک مشاور متخصص می‌تواند در این زمینه موثر باشد. با گذشت زمان، این الگوها تثبیت می‌شوند و تغییر آنها دشوارتر می‌شود.

3. سرمایه گذاری عاطفی و مادی

هرچه افراد زمان، انرژی و منابع بیشتری را در رابطه سرمایه‌گذاری کنند، وابستگی آنها به رابطه بیشتر می‌شود. این سرمایه‌گذاری می‌تواند شامل خرید خانه مشترک، داشتن فرزند، یا صرف وقت و انرژی برای حمایت از شریک زندگی باشد. این سرمایه‌گذاری، نوعی تعهد ایجاد می‌کند که ترک رابطه را دشوارتر می‌کند. افراد احساس می‌کنند که چیزهای زیادی را در این رابطه از دست خواهند داد. البته، نباید این سرمایه‌گذاری را به عنوان یک اهرم فشار برای حفظ رابطه استفاده کرد. هدف از این سرمایه‌گذاری، ایجاد یک زندگی مشترک شاد و رضایت‌بخش است. رابطه عاطفی - آموزش روابط زناشویی -شناخت مردان و زنان - عشق محبت - روانشناسی مهارت‌های ارتباطی دختران و پسران توجه کنید که سرمایه گذاری عاطفی، به اندازه سرمایه گذاری مادی اهمیت دارد. به اشتراک گذاشتن احساسات و حمایت عاطفی از شریک زندگی، باعث تقویت وابستگی می‌شود.

4. شکل گیری هویت مشترک

با گذشت زمان، زوجین ممکن است هویت مشترکی پیدا کنند. آنها ممکن است علایق، دوستان و اهداف مشترکی داشته باشند. این هویت مشترک، وابستگی آنها را افزایش می‌دهد. افراد احساس می‌کنند که بخشی از هویت آنها با رابطه گره خورده است. از دست دادن رابطه، به معنای از دست دادن بخشی از هویت خود است. البته، حفظ هویت فردی در کنار هویت مشترک، بسیار مهم است. نباید به گونه‌ای در رابطه ادغام شد که فردیت خود را از دست داد. داشتن علایق و دوستان جداگانه، به حفظ تعادل در رابطه کمک می‌کند. در غیر این صورت، وابستگی بیش از حد می‌تواند منجر به خفگی و نارضایتی شود.

5. خاطرات مشترک

خاطرات مشترک، پیوند عاطفی قوی بین زوجین ایجاد می‌کند. این خاطرات می‌تواند شامل سفرهای مشترک، جشن‌های خانوادگی، یا حتی لحظات روزمره باشد. این خاطرات، یادآور لحظات خوب و خوشی است که با هم گذرانده‌اند. مرور این خاطرات، احساس صمیمیت و دلبستگی را تقویت می‌کند. حتی خاطرات سخت و چالش‌برانگیز نیز می‌توانند پیوند بین زوجین را قوی‌تر کنند، به شرطی که با موفقیت از آنها عبور کرده باشند. این خاطرات، بخشی از داستان زندگی مشترک آنها را تشکیل می‌دهند. با گذشت زمان، تعداد این خاطرات بیشتر می‌شود و وابستگی عاطفی نیز افزایش می‌یابد. ساختن خاطرات جدید و به یادماندنی، یکی از راه‌های تقویت رابطه است.

6. ترس از تنهایی

با گذشت زمان، ترس از تنهایی می‌تواند نقش مهمی در میزان وابستگی ایفا کند. افرادی که مدت زیادی با یکدیگر بوده‌اند، ممکن است ترس از شروع دوباره و تنها ماندن را داشته باشند. این ترس می‌تواند باعث شود که افراد در یک رابطه ناسالم باقی بمانند. باید توجه داشت که ترس از تنهایی، نباید تنها دلیل برای ماندن در یک رابطه باشد. گاهی اوقات، تنها ماندن بهتر از بودن در یک رابطه ناسالم است. تقویت اعتماد به نفس و یادگیری مهارت‌های مقابله با تنهایی، می‌تواند این ترس را کاهش دهد. درک این موضوع که تنهایی به معنای انزوا نیست، بسیار مهم است. داشتن روابط اجتماعی سالم و حمایت‌گر، می‌تواند به کاهش احساس تنهایی کمک کند.

7. تعهد و مسئولیت پذیری

طول مدت رابطه معمولاً با افزایش تعهد و مسئولیت پذیری همراه است. زوجینی که مدت زیادی با هم بوده‌اند، تعهد بیشتری نسبت به حفظ رابطه و حمایت از یکدیگر دارند. این تعهد می‌تواند به دلیل ازدواج، داشتن فرزند، یا صرفاً به دلیل علاقه و احترام متقابل باشد. مهارت‌های رابطه زناشویی تعهد، به معنای تلاش برای حل مشکلات و غلبه بر چالش‌هاست. مسئولیت پذیری، به معنای قبول سهم خود در مشکلات و تلاش برای جبران اشتباهات است. بدون تعهد و مسئولیت پذیری، یک رابطه نمی‌تواند پایدار بماند. طولانی شدن رابطه، فرصت بیشتری برای نشان دادن تعهد و مسئولیت پذیری فراهم می‌کند. اما تعهد واقعی، باید از روی میل و رغبت باشد، نه از روی اجبار یا ترس.

8. کاهش هیجان اولیه

در ابتدای رابطه، معمولاً هیجان و شور و شوق زیادی وجود دارد. با گذشت زمان، این هیجان اولیه کاهش می‌یابد و رابطه وارد مرحله‌ای آرام‌تر و پایدارتر می‌شود. این کاهش هیجان، لزوماً به معنای کاهش وابستگی نیست. بلکه به معنای تغییر نوع وابستگی است. وابستگی اولیه، بیشتر مبتنی بر جاذبه و شور و شوق است. وابستگی پایدار، بیشتر مبتنی بر صمیمیت، اعتماد و تعهد است. برای حفظ هیجان در رابطه، می‌توان کارهای جدید و هیجان‌انگیز انجام داد. اما مهم‌تر از آن، پذیرش این تغییر و قدردانی از جنبه‌های پایدار رابطه است.

9. سازگاری و انطباق

با گذشت زمان، زوجین یاد می‌گیرند که چگونه با یکدیگر سازگار شوند و نیازهای یکدیگر را برآورده کنند. این سازگاری، به حفظ و تقویت رابطه کمک می‌کند. سازگاری، به معنای تغییر و تعدیل رفتارها برای هماهنگی با شریک زندگی است. انطباق، به معنای پذیرش تفاوت‌ها و نقاط ضعف یکدیگر است. بدون سازگاری و انطباق، رابطه دچار اصطکاک و تنش می‌شود. البته، سازگاری نباید به معنای از دست دادن خود و تسلیم شدن در برابر خواسته‌های دیگران باشد. هدف از سازگاری، ایجاد یک زندگی مشترک هماهنگ و رضایت‌بخش است. طولانی شدن رابطه، فرصت بیشتری برای یادگیری مهارت‌های سازگاری و انطباق فراهم می‌کند.

10. تاثیر خانواده و دوستان

خانواده و دوستان می‌توانند نقش مهمی در میزان وابستگی زوجین ایفا کنند. حمایت خانواده و دوستان از رابطه، باعث تقویت آن می‌شود. در مقابل، مخالفت خانواده و دوستان می‌تواند رابطه را تضعیف کند. روابط سالم با خانواده و دوستان، به ایجاد یک شبکه حمایتی قوی کمک می‌کند. این شبکه حمایتی، می‌تواند در زمان‌های سخت، به زوجین کمک کند تا از یکدیگر حمایت کنند. البته، نباید اجازه داد که خانواده و دوستان، در تصمیمات مربوط به رابطه دخالت کنند. تصمیمات نهایی، باید توسط خود زوجین گرفته شود. ایجاد تعادل بین روابط خانوادگی و دوستانه و رابطه عاطفی، بسیار مهم است. طولانی شدن رابطه، فرصت بیشتری برای ایجاد روابط سالم با خانواده و دوستان هر دو طرف فراهم می‌کند.

11. مسائل مالی

مسائل مالی می‌تواند تاثیر قابل توجهی بر میزان وابستگی داشته باشد. مشکلات مالی می‌تواند باعث ایجاد تنش و استرس در رابطه شود و وابستگی را تضعیف کند. در مقابل، ثبات مالی می‌تواند به تقویت رابطه کمک کند. مدیریت صحیح مسائل مالی، برای حفظ یک رابطه سالم ضروری است. داشتن یک بودجه مشترک، می‌تواند به کاهش اختلافات مالی کمک کند. صحبت کردن با صداقت و شفاف در مورد مسائل مالی، بسیار مهم است. تلاش برای رسیدن به ثبات مالی، می‌تواند به تقویت احساس امنیت و آرامش در رابطه کمک کند. توجه کنید که پول، تنها عامل خوشبختی نیست. روابط سالم و رضایت‌بخش، ارزش بیشتری از ثروت و دارایی دارند.

12. مسائل جنسی

رضایت جنسی، نقش مهمی در حفظ صمیمیت و وابستگی در رابطه دارد. با گذشت زمان، نیازها و تمایلات جنسی افراد ممکن است تغییر کند. باید زوجین با یکدیگر در مورد این تغییرات صحبت کنند و راه‌هایی برای حفظ رضایت جنسی پیدا کنند. صمیمیت جنسی، فراتر از رابطه فیزیکی است. شامل احساس نزدیکی، صمیمیت عاطفی و ارتباط معنوی است. صحبت کردن با صداقت و شفاف در مورد نیازها و تمایلات جنسی، بسیار مهم است. تلاش برای برآورده کردن نیازهای جنسی شریک زندگی، نشان‌دهنده احترام و توجه است. توجه کنید که رضایت جنسی، تنها عامل مهم در رابطه نیست. صمیمیت عاطفی، اعتماد و احترام متقابل، به همان اندازه اهمیت دارند.

13. چالش های زندگی

زندگی پر از چالش است و زوجینی که مدت زیادی با هم بوده‌اند، احتمالاً چالش‌های زیادی را با هم تجربه کرده‌اند. نحوه برخورد زوجین با این چالش‌ها، تاثیر زیادی بر میزان وابستگی آنها دارد. اگر زوجین بتوانند با هم متحد شوند و چالش‌ها را پشت سر بگذارند، وابستگی آنها تقویت می‌شود. چالش‌ها، فرصتی برای رشد و پیشرفت هستند. با هم متحد شدن برای غلبه بر چالش ها، به ایجاد یک پیوند قوی‌تر کمک می‌کند. حمایت از یکدیگر در زمان‌های سخت، نشان‌دهنده عشق و تعهد است. یادگیری از تجربیات گذشته، می‌تواند به آمادگی برای چالش‌های آینده کمک کند. توجه کنید که هیچ رابطه‌ای بدون چالش نیست. مهم این است که چگونه با این چالش‌ها برخورد می‌کنیم.

14. تغییرات فردی

افراد با گذشت زمان تغییر می‌کنند. تغییرات در شخصیت، اهداف و ارزش‌ها می‌تواند بر رابطه تاثیر بگذارد. باید زوجین آگاه باشند که شریک زندگی آنها ممکن است تغییر کند و تلاش کنند تا با این تغییرات سازگار شوند. پذیرش تغییرات فردی، به معنای احترام به استقلال و فردیت شریک زندگی است. حمایت از شریک زندگی در دستیابی به اهدافش، نشان‌دهنده عشق و تعهد است. صحبت کردن در مورد تغییرات شخصی، می‌تواند به جلوگیری از سوء تفاهم و درگیری کمک کند. توجه کنید که تغییر، بخشی از زندگی است. مهم این است که چگونه با این تغییرات همراه می‌شویم و از یکدیگر حمایت می‌کنیم. رشد و پیشرفت فردی، می‌تواند به رشد و پیشرفت رابطه نیز کمک کند.

15. سوء استفاده و کنترل

سوء استفاده و کنترل، هرگز نباید در یک رابطه وجود داشته باشد. این رفتارها، رابطه را تضعیف می‌کند و می‌تواند منجر به قطع آن شود. اگر در رابطه‌ای هستید که در آن مورد سوء استفاده یا کنترل قرار می‌گیرید، باید به دنبال کمک باشید. سوء استفاده، می‌تواند فیزیکی، عاطفی، کلامی یا جنسی باشد. کنترل، به معنای تلاش برای تسلط بر رفتار و تصمیمات شریک زندگی است. سوء استفاده و کنترل، هرگز قابل قبول نیست. اگر در رابطه‌ای هستید که در آن مورد سوء استفاده یا کنترل قرار می‌گیرید، باید از آن رابطه خارج شوید. کمک گرفتن از یک مشاور متخصص، می‌تواند در این زمینه موثر باشد.

16. فراموشی ارزش های شخصی

در روابط طولانی مدت، ممکن است افراد ارزش های شخصی خود را فراموش کنند یا به آنها اهمیت ندهند. این موضوع می‌تواند باعث نارضایتی و کاهش وابستگی شود. باید افراد ارزش های خود را حفظ کنند و به آنها پایبند باشند. ارزش‌های شخصی، باورها و اصولی هستند که زندگی ما را هدایت می‌کنند. حفظ این ارزش‌ها، به معنای احترام به خود و فردیتمان است. فراموش کردن ارزش‌ها، می‌تواند منجر به احساس گم‌گشتگی و بی‌هویتی شود. تلاش برای زندگی بر اساس ارزش‌های خود، می‌تواند به افزایش رضایت و خوشبختی کمک کند. توجه کنید که ارزش‌های شخصی، ممکن است با ارزش‌های شریک زندگی متفاوت باشد. مهم این است که به ارزش‌های یکدیگر احترام بگذاریم و راه‌هایی برای هماهنگی بین آنها پیدا کنیم.

17. عدم ارتباط موثر

عدم ارتباط موثر، یکی از شایع‌ترین دلایل مشکلات در روابط طولانی مدت است. اگر زوجین نتوانند به طور موثر با یکدیگر ارتباط برقرار کنند، ممکن است دچار سوء تفاهم، درگیری و کاهش وابستگی شوند. باید زوجین مهارت‌های ارتباطی خود را تقویت کنند و یاد بگیرند که چگونه به طور با صداقت و شفاف با یکدیگر صحبت کنند. ارتباط موثر، به معنای گوش دادن فعالانه، صحبت کردن با صداقت و ابراز احساسات به طور سالم است. عدم ارتباط موثر، می‌تواند منجر به احساس تنهایی و انزوا در رابطه شود. یادگیری مهارت‌های ارتباطی، می‌تواند به حل مشکلات و جلوگیری از درگیری کمک کند. توجه کنید که ارتباط، یک فرآیند دو طرفه است. مهم این است که هر دو طرف برای برقراری ارتباط تلاش کنند. کمک گرفتن از یک مشاور متخصص، می‌تواند در بهبود مهارت‌های ارتباطی موثر باشد.

نمایش بیشتر

یک دیدگاه

  1. رابطه های طولانی مثل یک درخت قدیمی هستند که ریشه هایشان هر سال عمیق تر می شود. اما بعضی وقتها همین ریشه های عمیق می تواند تبدیل به تله شود. یادم می آید روزهایی که چنان در رابطه غرق شده بودم که فراموش کردم خود واقعی ام کیست. حالا می فهمم وابستگی سالم یعنی بتوانی عاشق باشی بدون اینکه خودت را گم کنی.

    یکی از خطراتی که در روابط طولانی وجود دارد این است که به مرور زمان فکر می کنیم طرف مقابل را کاملا می شناسیم. در حالی که انسان ها همیشه در حال تغییر هستند. من خودم سالها فکر می کردم شریکم را مثل کف دست می شناسم تا اینکه یک روز فهمیدم هنوز چیزهای زیادی هست که از او نمی دانم.

    اشتباه بزرگی که خیلی ها مرتکب می شوند این است که فکر می کنند طولانی بودن رابطه به معنی موفق بودن آن است. در حالی که بعضی روابط فقط به خاطر عادت یا ترس از تنهایی ادامه پیدا می کنند. 😔

    مسئله دیگری که دیدم این است که بعضی زوج ها بعد از سالها با هم بودن یادشان می رود چطور باید با هم گفتگو داشته باشند. شاید در محصول لحظات روزمره، رابطه فرسوده می شود بی آنکه متوجه شوند. حرف زدن درباره چیزهای پیش پا افتاده هم گاهی می تواند جادویی باشد.

    پدیده عجیبی که در روابط بلندمدت اتفاق می افتد این است که گاهی آنقدر به هم عادت می کنیم که حضور طرف مقابل را فراموش می کنیم. یادمه یکبار متوجه شدم سه روز بود بدون اینکه واقعا همدیگر را ببینیم، فقط در یک خانه زندگی می کردیم. 😶

    یه چیز جالب دیگه که تجربه کردم این بود که بعد از ده سال زندگی مشترک تازه می فهمی عشق اولیه فقط جرقه بوده و چیزی که الان داری خیلی عمیق تره، مثل سیب زمینی که هرچقدر بیشتر در خاک بمونه مغذی تر میشه (البته این مثال مسخره رو بخاطر بامزگی گفتم).

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا